۱۴۰۲ خرداد ۱۸, پنجشنبه

ترجمه سخنرانی رفیق ابراهیم علیزاده در پارلمان اروپا واقع در بروکسل - بلژیک

 

💢ترجمه سخنرانی رفیق ابراهیم علیزاده در پارلمان اروپا واقع در بروکسل - بلژیک


(کُردی به فارسی)

رفیق ابراهیم علیزاده، دبیر اول کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران:

سلام حضور همه شرکت کنندگان عزیز، 

خیلی ممنون برای برگزار کنندگان و سازمان دهندگان این کنفرانس، خیلی ممنون که ما را هم دعوت نمودید و این فرصت را برای ما مهیا نمودید که با این عزیزان در پشت یک میز نشسته و آشکارا و رو به بیرون، و رو به شما عزیزان، حرف های خودمان را در مورد یکی از تحولات تاریخی و مهم امروز ایران تقدیمتان بکنیم.


بحث دموکراسی در اینجا به میان آمده است بحث مدیریت و رهبری آن توسط ما در برابر آن و وضعیت ایران و مسئله دموکراسی مطرح شده است، اما قبل از هر چیز لازم است که ما این را بدانیم که آیا ما شناختی از دموکراسی و شرایط آن داریم؟


آیا همه ما دموکراسی را با یک مفهوم نگاه می کنیم یا نظرهای متفاوتی وجود دارد؟

تا جایی که من متوجه شده‌ام، مفهوم این نیست که، بتوان آن را تقسیم کرد.

یعنی بگویید مثلا: این می‌شود ولی آن نه!

دموکراسی انتخاب بین بد و بدتر نیست!

دموکراسی مفهومی است که هر قسمتی از آن را جدا کنید، مثل آن می ماند که همه آن را از بین برده باشید.

مثل آن می ماند که همه آن را انکار کرده باشید!

چندین ضرورت وجود دارد که ضرورت مهم و ویژه برای دموکراسی است.

یکی از آنها مسئله عدالت اجتماعی و عدالت اقتصادی است.

در جامعه که انسان گُشنه باشد، واقعاً این حرف بی معنا خواهد بود که، یک انسان یک رای است!

در چنین شرایطی، یک انسان یک صدا و یک رای نیست! 

صدای یک انسان به اندازه، ثروتی است، که دارد!

صدا و یا رای یک انسان، به اندازه موقعیت اقتصادی، اجتماعی است، که به هر شکلی از اشکال آن را پیدا کرده است!


به همین خاطر گویا، دموکراسی یعنی دادن حق رای یکسان برای انسان ها، زمانی است که انسان ها در یک موقعیت یکسان و برابری قرار گرفته باشند.

موقعیت یکسان و برابری در مقابل زندگی اقتصادی شان و برابر رفع کردن نیاز مادی و معیشتی شان باشد.


آیا میشود حرف از دموکراسی بزنیم در جامعه‌ای که که پُر، پُر است از بی عدالتی اقتصادی! و عده‌ای یا بخش زیادی از جامعه مثلاً در رابطه با ایران جمعیتی حدود ۶۰ تا ۷۰ درصد زیر خط فقر زندگی کنند!

منطق قبول نمی کند آن را دموکراسی بگوییم.


آیا میشود در جامعه ای که بگوییم دموکراتیزه شده است یا جامعه دموکراتیک است، اما حقوق انسانها برابر نباشد؟


حقوق انسان زن و انسان مرد با هم برابر نباشد؟


از همه دیدگاه و زاویه ای که نگاه بکنی، به آن فکر بکنید که اگر بخش‌هایی از آن را بِکنید، دموکراسی دیگر چیزی برایش باقی نخواهد ماند!

به همین دلیل قابل تجزیه نیست!


به خصوص الان برمیگردیم سر مسئله ملیت ها!

آیا در جامعه ای که حق تعیین سرنوشت یک ملت و تشکیل دولت خودمختار و حقوق حاکم بودن بر سر سرنوشت خود انسان ها وجود نداشته باشد، می توان گفت که آن کشور دموکراتیک است؟


به همین خاطر خیلی موارد دیگر وجود دارند که هر کدام از آنها، (که من فقط سه مورد آن را بر شمرد) از هم جدا کنید، دموکراسی از معنی خودش خارج میشود.

به همین خاطر آنهایی که ادعا می کنند و می گویند که ما ایرانی دموکراتیک را می خواهیم.

اما ما را برمی گردانند به قرار داد کهنه و قدیمی، وستفال که در فلان تاریخ نوشته شده است.

ما را برمی گرداند به آن قراردادی که در آن زمان تمامیت ارضی و یکپارچگی کشورها در آن به رسمیت شناخته شده بود. دولت ملت ها در اروپا آرام آرام شکل گرفته بود، ما را به آن دوران برمی گردانند. 

آیا میشود در چنین شرایطی به آنها گفت که آنها بخشی از دموکراسی در آن کشور هستند.


آنهایی که حق تعیین سرنوشت ملت ها را انکار و رد میکنند و آنهایی که شرط و شروطی برای آن میگذارند آنهایی که با اما و اگر فریبکارانه خاک به چشم مردم می پاشند آنها به دموکرات حساب نمی شوند.


به همین خاطر است که ما معتقد هستیم که این مفهوم دموکراسی را باید عمیق تر به آن نگاه کرد و آن را شناخت.

و عمیق شناختن آن نیز یعنی مثل این است که غیر قابل تفکیک و غیر قابل جدا شدن است.


نمی‌توانم گوشه‌ای از حق انکار ناپذیر و مسلم خودمان مثل هدیه تقدیم بکنند و اسمش را دموکراسی بگذارند.


به جز آن ها من می گویم فرض کنیم می خواهیم رژیم صاحب قدرت را سرنگون بکنیم مثل رژیم ایران.

آیا برای سرنگونی و نابودی آن رژیم، نیرو لازم نداریم؟

یا من میگویم کسانی که آیا هر کس از دموکراسی را زیر سوال می برند آنها در واقع در مبارزه در مقابل آن دیکتاتوری حاکم نیز راستگو نیستند.

چرا؟

چون اگه تو بخواهید اقشار اجتماعی کردستان را دور خودت جمع بکنی، و بسیج شان بکنی، برای مبارزه بر علیه رژیم جمهوری اسلامی! برای سرنگونی! نیرو لازم داری!


برای اینکه نیرو جمع بکنید! می بایست جواب خواسته های آن کسانی را بدهید که بلقوه می‌توانند نیروی تو باشند و همراه تو هستند.


پس آنان کی هستند؟

آن یک ملت ستمدیده و بی حقوق و مظلوم است!

که اینطور است، نمی شود نه فقط برای دموکراسی، بلکه برای سرنگونی آن رژیم، آیا میشود فکر به آن کرد که زنان آن جامعه، نصف آن جامعه را جمع کنیم. 

برای مبارزه بر علیه رژیم، اما حرف از حقوق یکسان و برابر نزد؟

هم‌چنین آن همه کارگر زحمتکش و فقیری که نان شب ندارند که بخورند، چه طور می توان آنها را دور هم جمع کرد؟ تا زمانی که خواسته های آنهارا مد نظر قرار ندهیم!


که اینطور است قبل از هر چیز، آن خیلی مهم است که، ما آن شناخت عمیق را به داخل جامعه ببریم، که دموکراسی یعنی آن که ما حقوق یکسانی داشته باشیم. 

برای بهره مندی از همه آن نعمت های این دنیا!

حقوق یکسان داشته باشیم. 

برای تعیین حق سرنوشت خود و و داشتن حقوقی برابر، مثل هم سرنوشت ها و همنوعان خودمان، یعنی زنان و مردان.


نکته دوم که می‌خواهم در اینجا به آن اشاره بکنم، و آن این است که اگر اینطور است پس؛ 


چه تهدیداتی در پیش رو داریم یا خواهیم داشت؟ 

اگر آن درک ما است، اگر وضعیت سیاسی خودمان را نگاه می کنیم و درک می کنیم؟ آن را می سنجیم، چه تهدیدادی در پیش رو داریم؟



اگر از من بپرسند که بزرگترین دستاورد انقلاب ژینا چی بود؟


می گویم که بزرگترین دستاورد انقلاب آن بود که خلق کُرد و ترکُ شهر نقده دوشادوش هم به خیابان ها آمدند و بر علیه رژیم جمهوری اسلامی، برای خواست مطالباتشان و شعار زن زندگی آزادی بلند کردند.

همان شهری که ۴۳ سال و خورده ای پیش به حوض خون تبدیل شده بود از هر دو طرف هم از کُرد و تُرک.

بزرگترین دستاوردش، انقلاب ژینا آن بود که، در شهری مثل ارومیه تُرک و ارمنی و کُرد را در کنار هم قرار داد، شهری که به مدت طولانی ملا حسنی در آن حکمرانی می کرد.


شهری مثل کرمانشاه، شهرهایی مثل قروه، بیجار که در آن مشکلاتی وجود داشت و مدت ها، هم جمهوری اسلامی و هم مخالفان عدالت و آزادی تلاش می کردند که تفرقه در بین مردم بیندازند، اما شیعه و سنی دوشادوش هم مبارزه کردند و شعار هایشان را بلند کردند.

به عقیده من این بزرگ‌ترین دستاورد است. اما این دستاورد، دستاوردی است که، باید از آن محافظت و نگهداری کرد.

دستاورد این نیست که آسان و ارزان به دست آمده باشد، که بخواهیم به آسانی و ارزانی آن را از دست بدهیم.

چطور می توانیم از آن محافظت و نگهداری بکنیم؟

به اینکه ما در کردستان، تنها به فکر حقوق خودمان نباشیم، بلکه در فکر همه انسانهای بی حقوق ایران در هر گوشه‌ای از آن باشیم.


اگر کسی در بلوچستان و یا خوزستان یا تهران و غیره... اعدام می شود، لازم است حزب سیاسی در کردستان شریک غم و اندوه ش باشد، اطلاعیه صادر کند، نگرانی خودش را نشان دهد.

برای آزادی و رها کردن در زندان و یا در خطر اعدام، باید وزن و سنگینی مبارزه مردم کردستان را به کار ببریم.

خب مشخص است که وزن و سنگینی مردم کردستان به شرطی تامین می‌شود، که همانطور که بحثش را کردم، که تو، ازش دفاع بکنی، از حقوق مردم کردستان، حتی در کردستان!

یعنی باید کردستان را به یک پایگاهی تبدیل بکنیم برای هر گونه نگرانی در روز بعد!


آیا واقعاً آن نگرانیها، یعنی آن پشتیبانی و حمایت، ضرورت نیست؟ 

آیا آن یک نگرانی واقعی نیست؟

همین بغل دست ما، نگاهی به عراق بیندازید!

به عراق نگاه کنید ببینید شیعه و سنی چه به سر هم آوردند.

به هزاران نفر از همدیگر را کشتند، من یادمه که مردم سُنی که از مناطق شیعه رد میشدند و یا به آنجا میرفتند،روی بدنشان یا علی و یا حسین و غیره... خالکوبی می کرد تا بلکه بتواند از آن نقطه عبور کند و یا بمانند.

داعش در نتیجه این کشمکش و مشکلات ظهور کرد.

سوریه را دیدیم!

در سوریه مشکلات بین مسلمان و مسیحی را به چیزی تبدیل کردند که مسیحی ها، به کنار دولت سوریه و اسد رفتند و آن یکی ها هم به داعش تبعید شدند. 


یوگسلاوی که در اروپا بود! اروپایی متمدن اگه بگویم که، خاورمیانه همیشه سنتاً کشمکش و مشکلات ملت ها و مذهب ها را داشته است.

عقب ماندگی اقتصادی و فرهنگی و همه آنها اینجوری کرده است خب، یوگسلاوی که در اروپا بود. پس از آن حوض خون چی بود در بوسنی و هرزگوین رویداد؟


آیا ما وظیفه داریم که آن دستاوردی را که به دست آورده ایم یعنی دستاورد هم مبارزه بودن هم پشتیبانی و به کمک هم رسیدن این دستاورد بزرگ راه محافظت و نیرومندش بکنیم. تا هم حقوق کُردها را برقرار باشد و هم با کمترین خسارات!

انسان مبارز و انقلابی و حزب انقلابی آن نیست که فقط موفقیت به دست بیاورد بلکه آن است که موفقیت را با کمترین بها به دست بیاورد، و آن خیلی مهم است.


مادر کردستان جمعی از دستاوردهای بسیار بزرگی داشته ایم که ما باید آن دستاوردها را بشناسیم و از آن محافظت بکنیم انقلاب زن زندگی آزادی یا انقلاب ژینا از کردستان ظهور کرد و آن افتخار بزرگی برای ما است آن فرصت بزرگی است که پیامی از طرف ما به مردم ایران داده شد با آن پیام جواب گرفت!


هم اینک این انقلاب ادامه دارد تصور نکنیم که همه چیز دیگر تمام شده است، چون اعتراضات خیابانی کم شده و یا جوانان معترض را در خیابان نمی بینیم!

در جای دیگری دارد ظهور کرده است، شما نگاه کنید، آن مبارزه ای که برای به دست آوردن مطالبات توسط کارگران در جنوب، مبارزه بازنشستگان، مبارزه معلمان و بخش های مختلف جامعه، صورت گرفنه به چه نحوی است، به شعار هایشان نگاه کنید، یک پله بالا رفته است!


یک پله بالا رفته است، سازمانده یشان بالا رفته است.

جرات و جسارت شان بالا رفته است همه اینها دستاورد انقلاب ژینا است.

و بدون آنکه آنهایی که در انقلاب ژینا و اعتراضات خیابانی شرکت کرده باشند و بدون آنکه رهبری متحد، آگاهانه و هوشیارانه ای داشته باشند، به صورت خودجوش وارد عمل شدند و استراتژی را انتخاب کرده اند که استراتژی درست و واقع بینانه ای است یعنی آنها اعلام نمودند که که چی، دیگر بیشتر از این اجازه نخواهند داد که جوانان در خیابان ها، جان شان را قربانی کنند.

پیروزی و موفقیت سیاسی، حاصل سه تاکتیک است.

۱- تعرض 

۲- دفاع و 

۳- عقب نشینی


این سه مورد، هر سه تایش، با هم می توانند موفقیت را بدست بیاورند.


هیچکدامشان ارزش خود به خودی ندارند، باید جنبش انقلابی خودش بتواند که آن‌ها را به کار بیاورد، این معنا انقلاب ژینا ادامه دارد.


ادامه داره با متوسل شدن به دستاوردهایش.

دستاوردهای چی هستند؟

یکی از شرکت کنندگان عزیز در این کنفرانس سخنرانی نمودند چنین گفتند: (که من خیلی به این حرف باور دارم) زن را یک پله بالاتر برد.

ببینیت، زن در جامعه مرد سالار، چه حرمتی پیدا کرده است.

هم اکنون احزاب سیاسی خجالت می کشند اگر اعضای کمیته مرکزی شان را نشان بدهند و به اندازه کافی در آن زن نباشد! 


یا خجالت می کشیم اگردر پانلی مثل اینجا بنشینیم و در دور و بر مان در چنین مراسماتی زنان حضور نداشته باشد! 

این، فرهنگی به وجود آورده است.


به غیر از این موارد به رژیم عقب نشینی را تحمیل کرده است واقعا هم‌اکنون ببینید در خیابانهای تهران که مرکز است، چه خبره، چه میگذرد و چگونه است! چه غوغایی است!


چه جنگ اراده‌ای در میان است که زنان برای پرت کردن روسری هایشان، با تمام آن همه قوانین نقض حقوق زنان در ایران، این همه فشاری که بر سرشان است، اما زنان بی اعتنا به این همه فشارها، همچنان مبارزه را ادامه می‌دهند.


کم کم دارد حجاب اجباری، پوشش اجباری بر سر رژیم جمهوری اسلامی فرو میریزد و از بین میرود.

بیشتر عقب نشینی های رژیم، مهر انقلاب ژینا را به خود دارد.


با عربستان صلح میکند، چرا با عجله چنین کاری را انجام دادند و صلح کردند؟

در سوریه حرف از این است که عقب نشینی می کند در خیلی از جاها به دفاع از خودش پرداخته است.


همه اینها نتیجه انقلاب ژینا است.

حرف من آن است که اگر این انقلاب انقدر پر دستاورد و پر از موفقیت بوده است، اگر نکته به هم وصل شده اش پر از افتخار بوده است.

پس باید با تمام وجود خودمان حفاظت و دفاع بکنیم و فقط به سنگر داخل کردستان برنگردیم این جنگ را نیز باید به آن‌طرف‌تر بکشانیم. به آن طرف مرزها!

این حرف دکتر عباس ولی است که می گوید

سنگر خود را محکم کن اما آن طرف سنگرت نیز به جنگ ادامه بده!

اما در آن طرفه سنگر به جای اینکه برای حقوق کردها مبارزه بکنید برای حقوق زنان مبارزه، برای حقوق زنان ایرانی مبارزه کن!

برای حقوق کارگران جنوب ایران و مبارزه کن و در چنین صورتی است که، ما میتوانیم آن اتحاد، همبستگی که به وجود آمده است، را محافظت و نگهداری کنیم.


و خود را از آن تهدیدات سنگین و خطرناکی که روی داده است و پیش رو داریم پیشگیری و محافظت بکنیم.

در اینجا وظیفه احزاب سیاسی است.

احزاب سیاسی کردستان، باید چنین فرهنگی را به میان مردم ببرند.


باید با این زبان صحبت بکنند!

قبلا هم گفته بودیم که حق تعیین سرنوشت حق جدا شدن حقوقی پایه ای و جدا نشدنی است.

اما این حقوقی نیست که از مردم بلوچستان بخواهیم برایمان انجام دهند!

حقوقی نیست که ما از خلق عرب بخواهیم برایمان انجام دهند.

آن حقوقی است که، از قدرت حاکم باید درخواست کرد.

من رو به خلق عرب رو به خلق بلوچ می گویم که من هم پیمان تو هستم از تو جدا نمیشوم همراه تو هستم همچنان که آن حقوق پایه خودم را نیز محفوظ میدارم و به رسمیت می شناسم.


این راهی است که ما را از تهدیدات و خطرات محافظت و نگهداری می کند.


در آخر هم می خواهم به نکته مهم دیگری نیز اشاره بکنم مرتبط با شرایط سیاسی امروز ما است.

و آن هم برمی گردد به آن اتخاذ سیاست و عملکرد درست احزاب سیاسی در کردستان ایران و نگذاشتن آن جنبش میلیتاریزه بشود!

یعنی دست به سلاح نبردند.

 در حالی که فشار زیادی بر ما وارد بود! و خیلی زیاد فشار روی احزاب دیگر کردستان بود.

به ده ها و صدها پیغام برای حزب و رهبری حزب آمده بود که پس شما این سلاح ها را برای چی نگهداشتید و چه موقعه ای آنها را به کار خواهید برد؟


اگر هم اکنون به کار نبرید به چه درد میخورد آنها دارند، ما را می کشند، جنایت می کنند!

برید و این اسلحه ها یا سلاح ها را به کار ببرید!

اما دور بینی و دوراندیشی احزاب سیاسی کردستان ایران و خود فرهنگ انقلاب ژینا همراه خود آورده بود به توانایی که در مبارزه از خود نشان داده بود احزاب سیاسی را متقاعد نمود که تسلیم آن وسوسه نشوند و تسلیمش نشدند!


هم اکنون ما در مورد حزب و تشکیلاتی خودمان حرف میزنم ما واقعاً و به روشنی این را می گویم که برای ما مبارزه مدنی آن راه حل و روشی است که آن انقلاب را محافظت و نگهداری کند و به پیش هدایتش بکند.

و از خطر ها هم نجات پیدا بکند و یا راه نجاتی برایش داشته باشد.

و این به این معنی نیست که ما در شرایطی قرار گرفته این که گویا ما با حکومت اقلیم کردستان عراق مشکل داریم و بر ما فشار وارد کرده است و یا اینکه رژیم جمهوری اسلامی بر ما موشک پراکنی و بمباران می کند و طبق این شرایط ما چنین دیدگاهی داریم، نه اینطور نیست! بلکه این شرایط را ما از چندین سال پیش از موقع فعالیت حضورمان داشتیم و داریم. می توان گفت که ما ۲۰ سال است که این کار رو فعالیت را انجام میدهیم.

و آن مبارزه مدنی که امروز در انقلاب ژینا به سر حد خودش رسیده است. بعد از چند اعتصاب عمومی سیاسی که این مورد خیلی مهم است خود را نشان داده است. در جریان انقلاب ژینا چندین اعتصاب عمومی سیاسی روی داد.

در فعالیت زنان برای حقوق یکسان و برابر و تلاش برای سازمان دادنشان، 

در فعالیت های و تلاش زیست محیطی، 

در فعالیت‌های فرهنگی گسترده،

که در آن کشور در حال انجام است در آن خود را نشان داده است.


ما باید آن را تقویت کنیم این از روی اجبار نیست که رژیم جمهوری اسلامی موشک هایش را قرار دهد یا نه! 

آن مقر و اردوگاه هایی که ما در سر مرزها داریم، باشد یا نباشد! 

هیچ تغییری در آن استراتژی برای ما درست نخواهد کرد و ما باید آن نقطه مهمی که انقلاب ژینا، یک بار دیگر بر آن تاکید کرد محافظت و نگهداری بکنیم و آن این بود که، مبارزه مدنی خود را به همراه و کمک مردم و مردم گرد هم آمده، در تمام کردستان گسترش بدهیم.


ابراهیم علیزاده دبیر اول کومه له سازمان کردستان حزب کمونیست ایران


کنفرانس زن زندگی آزادی پارلمان اروپا 

شهر بروکسل بلژیک


۱۷ خرداد ماه ۱۴۰۲ برابر با 7 ژوئن 2023



کارگر نیوز ☆ Workers news




صوتی Mp3

https://t.me/kargarnews1/41298


🔹ویدئو در تلگرام Video 

https://t.me/kargarnews1/41299


♦️یوتیوب YouTube

https://youtu.be/5w5i2owjQl8



پنجشنبـــــــه ۱۸ خرداد ماه ۱۴۰۲

این جنبش را سر بازایستادن نیست!

#آزادی_برابری_حاکمیت_شورایی

#زن_زندگی_آزادی 🚩

#مرگ_بر_ستمگر_چه_شاه_باشه_چه_رهبر

#اعتراضات_سراسری 

#ژینا_امینی

#IranRevolution

8.6.2023

#کارگرنیوز

@kargarnews1

ترجمه سخنرانی رفیق ابراهیم علیزاده در پارلمان اروپا واقع در بروکسل - بلژیک

  💢ترجمه سخنرانی رفیق ابراهیم علیزاده در پارلمان اروپا واقع در بروکسل - بلژیک (کُردی به فارسی) رفیق ابراهیم علیزاده، دبیر اول کومه له سازما...